منابع انسانشناسی ، مردم شناسی و فرهنگ مردم ایران . آنا هیتا
 
 
منابع انسانشناسی ، مردم شناسی و فرهنگ مردم ایران . آنا هیتا
 
در نیمه ی نخست قرن چهاردهم خورشیدی میهن پرستی میان نویسندگان ، شاعران و پژوهشگران ایرانی اوج گرفته است ؛ چنان که سعی می شده است نه تنها نسبت به ریشه آداب و رسوم ایرانی تحقیق کنند بلکه هر آداب و رسوم ایرانی را به ایران باستان و نیاکان خود نسبت دهند ؛ و طبیعتا" برای زرتشتیان احترام خاصی قائل می شده اند .
در سال 1345 یا 1346 در لابی دانشکده ادبیات به یکنفر زرتشتی یزدی برخوردم که به دلیل آشنائی قبلی با پدرم به سوی من آمد به گفتگو . معلوم شد همراه پورداود به دانشکده آمده است و منتظر است که وی از اتاق رئیس دانشکده بیرون آید . و قتی پور داود آمد در ادامه گفتگویم با آن پیرمرد زرتشتی
گفتم : شما که زرتشتی هستید ...
پور داود گفت : من هم زرتشتی هستم ...
...و « تو خود حدیث مفصٌل بخوان از این مجمل »
یکی از آثار استاد پور داود کتاب « آناهیتا » است که نخستین بار در سال 1343 تو سط مؤسسه چاپ و انتشارات امیر کبیر به چاپ رسیده است و حاوی مطالبی است ازجمله درباره :
چهارشنبه سوری - فردوس - جهنم - بهشت و دوزخ - مهرگان در ادبیات فارسی - جشن سده - رستم - سپندارمذگان - جشن پرستاران ایران - فرهنگ لارستانی - اخلاق ایران باستان - خاموش نودن یرانیان در سر خوان - زردشت و دین او - فرهنگ بهدینان .
اکثر این مطالب اصولا" مردم شناسی ایران نیستند چون مربوط به عصر حاضر نمی شوند ؛ امٌا در رسشه یابی برخی از آداب و رسوم ایرانی و تحلیل آنها می توانند مفید واقع شوند .
 
منایع انسان شناسی ، منابع مردم شناسی ، فرهنگ مردم ایران ، استاد پور داود ، آناهیتا ، مراسم زرتشتیان ، زرتشتیان ( پارسیان )هندوستان ، فرهنگ گویش ، علیرضا آیت اللهی
 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







انسان شناسی ، مردم شناسی و فرهنگ شناسی ایران بزرگ . Anthropology,Ethnology,and Culture of Greater Iran
identification des sources de l'ethnologie d,Iran , et des Bibliographies
درباره وبلاگ

Anthropology,Ethnology,and Culture of Greater Iran . Alireza Ayatollahi با وجود تحصیلات کارشناسی ، کارشناسی ارشد و دکتری مردم شناسی ( در گرایشهای معماری و شهرسازی - فنٌی و اقتصادی ، و فرهنگی ) در دانشگاه پرووانس فرانسه و نهایتا" دعوت به عضویت در هیئت علمی آموزشی دانشگاه شهید بهشتی در سال 1363 و تدریس مردم شناسی فرهنگی در سال 1365 در آن دانشگاه ، اذعان می کنم که در بدو امر مردم شناسی برای من علم نبود ؛ ابدا" علم نبود ؛ بیشتر یک تفنٌن بود : از سال 1335 به جمع آوری فولکلور یا فرهنگ مردم و تاحدودی مردمنگاری آگاهانه و غیر آگاهانه پرداختم . از سال 1345 وسیله ی خود نمائی و کسب شهرت بیشترم می شد و از 1351 اندک در آمدی از این راه . بعدها که در فرانسه به تحصیلات آمایش سرزمین و اقتصاد توسعه پرداختم متوجه شدم که بدون جامعه شناسی در کشورهای پیشرفته و مردم شناسی در کشورهائی نظیر ایران ، مدیریت و برنامه های فنٌی - اقتصادی آنچنان که باید و شاید به اهداف عالی خود نمی رسند . مردم شناسی یک مطالعه است ؛ یک علم به مفهوم حقیقیِ آن نیست ؛ و نتایجی که از مطالعه ی یک مردم شناس به دست می آیند نسبتا" صحیح اند و نسبتا" غلط : نه فقط مردم شناسی ، بلکه تمام علوم انسانی و اجتماعی « نسبی » هستند ؛ و چون ریاضیٌات به پاسخ هائی مطلق نمی رسند . علوم انسانی به همین دلیل روشی جامع و مانع و مسلٌم و مقبول همگان برای مطالعات خود ندارند .هرکسی با سلیقه و دیدگاه خود وارد آنها می شود و روشی پیشنهاد می کندکه باز این روشهای کار هم برخی بیشتر و برخی کمتر مورد قبول و استفاده سایر مطالعه گران قرار می گیرند . ناتوان تر از همه کسانی هستند که به ترجمه روش های مردم شناسی در سایر کشورها می پردازند که غالبا" در شناخت مردم ایران آنطور که باید و شاید کار آئی ندارند . روش و حوزه عمل این مطالعات سبب می شود که برخی « انسان » و به ویژه شیوه رفتار وی را ملاک عمل قرار دهند و به انسانشناسی anthropology معتقد باشند که انگلیسی زبانان دنیای غرب بیشتر در این طیف قرار می گیرند . برخی دیگر معتقدند که چوم اصل شناخت اجتماعی بر « روابط اجتماعی » است بنابر این اصل بر یک اجتماع ( مردم ) و شناخت آن به عنوان یک کل ، یعنی مردم شناسی ethnologie است که فرانسویان و اکثر تحصیلکردگان صادق فرانسه از این طیف اند . فرهنگ می تواند شامل قواعد رسمی و قوانین و مقررات ( که از جمله در جامعه شناسی مورد مطالعه قرار می گیرند )باشد ؛ امٌا چون حاصل رفتار ی عادٌی شده، رسم شده ، سنٌت شده ، و...در میان یک مردم است ، به خصوص در کشورهائی نظیر ایران ، مقتضی روش های شناخت مردم شناسانه است هرچند که اصطلاح فرهنگ شناسی culturologie نیز در دهه های اخیر باب شده باشد . از تدریس در این حوزه ، به خصوص در ایران ، بیزارم ؛ امٌا عاشق و حتی معتاد مطالعات مردم شناسی هستم ؛ و گرچه خود به خود هم به آن می پردازم ؛ امٌا بیشتر دوست دارم که در باره آن با دیگران هم شریک شوم . شما چطور ؟ .
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه
پيوندها